. . .

..


درباره ی روابط عاطفی شخصیتهای سلینجر، میتوان به دو نوع رابطه اشاره کرد:

1: رابطه ی بین افراد خانواده با هم که بسیار تحسین برانگیز است، 2: رابطه ی هر کدام از افراد خانواده با دیگر افراد جامعه که این مورد به هیچ عنوان تکراری و حتی نیمه طبیعی هم نیست. روابط عاطفی خارج از خانواده ی این شخصیتها، ناب و غبطه انگیز است و این ناب بودن، خود، نتیجه ی رابطه ی عاطفی خانوادگی شرافتمندانه است.

برگزیده ی جملات یا ترکیباتی الهام بخش از سلینجر به سلیقه ی خودم:

انضباط ذاتی یک رهبر بالفطره

اشتیاق ناخودآگاه غریزی

مخیله ی گرمازده

بی اختیار و به حکم غریزه حس کردم که باید برگردم و پشت سرم را نگاه کنم.

همین الساعه

کارت که تمام شد، لیفت را جمع و جور کن. با عشق.

صلیبهای کوچکی که کودکان حرفه ای مجبورند به دوش بکشند( یعنی محرومیتشان از همنشینی با آدمهای طبیعی و قاعدتا" مطلوب)

... دیگر کلمه ی مامانی را به کار نمیبرد. نمیدانم چه وقت او را از واژگان متعارفش ترسانده ام.

آدم باید خیلی به او نزدیک میشد تا بتواند زیبایی اش را ببیند.

در هیچکدام از سخنان یا اعمالش در آن شب، اثری از تظاهر نبود. او ، فقط مردی بزرگ بود که عظمتش در یک ضیافت شام، در تنگنا قرار گرفته بود و او سعی میکرد نه با گزین گونه های نمایشی و یا کم گویی های دور از نزاکت، بلکه سخاوتمندانه و با تحمل دشواری، خود را نجات دهد.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی